مقامات اسرائیلی از زمان جنگ با ایران، ۳۴ اسرائیلی را به همکاری با تهران متهم کردهاند که نشان میدهد جاسوسی برای ایران به یک پدیده سیستماتیک و رو به رشد تبدیل شده است که نشاندهنده ضعف در بازدارندگی داخلی اسرائیل است.

از زمان پایان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل فصلهای جدیدی از جاسوسی، همکاری و نفوذ سایبری در هر دو جهت در حال آشکار شدن است. اسرائیلیها میگویند این پدیده در ماههای اخیر – از طرف تهران – توسعه و گسترش یافته است و آن را جاسوسی سازمانیافته و پیچیده مبتنی بر مهندسی اجتماعی، فناوری و اطلاعات دقیق توصیف میکنند که از رویکردی موذیانهتر، تأثیرگذارتر و پنهانیتر استفاده میکند.
روزنامه یدیعوت آحارونوت گزارشی را منتشر کرد که احتمالاً به سفارش آژانسهای امنیتی اسرائیل تهیه شده است و میتوان آن را «هشداری» در مورد پدیدهای خطرناک توصیف کرد که نشاندهنده یک تغییر استراتژیک است. ایران دیگر به حملات گسترده و بیهدف متکی نیست، بلکه به یک جنگ شخصی هدفمند، دقیق و با برنامهریزی دقیق علیه مقامات ارشد اسرائیلی، افراد تحت فرمان آنها و حتی حلقههای شخصی دوستان و بستگان آنها روی آورده است.
طبق این گزارش، تهران استراتژی خود را کاملاً تغییر داده و با ایجاد پلهای اعتماد با «شخصیتها/اهداف» شروع کرده و سپس آنها را اغوا و جذب میکند. این شامل مهاجمانی میشود که خود را به عنوان نمایندگان نهادهای قانونی جا میزنند، سپس از طریق رسانههای اجتماعی با مقامات یا افراد نزدیک به آنها گفتگوهایی را آغاز میکنند. پس از ایجاد اعتماد، تلاشهای مستقیمی با همان افراد یا افراد دیگر در حلقه آنها انجام میشود، در حالی که همه این اقدامات در سکوت و به طور مداوم دستگاههای هوشمند آنها را کنترل میکنند بدون اینکه “قربانی” از چیزی آگاه باشد.
گزارش روزنامه همچنین نشان میدهد که ایران به استخدام اسرائیلیها، از جمله مهاجران یهودی با اصالت ایرانی، در ازای پول متکی است. ماموریت آنها بر عکاسی از تأسیسات حیاتی مانند بنادر، پایگاههای نظامی و مراکز دولتی، نظارت بر اماکن استراتژیک و جمعآوری اطلاعات در مورد چهرههای عالیرتبه متمرکز است. پول به استخدامشدگان اغلب به صورت ارز دیجیتال پرداخت میشود تا از محرمانه بودن امور اطمینان حاصل شود. هدف نهایی این همکاری، دستیابی به دادههای دقیق در مورد پایگاههای ارتش اسرائیل، سیستمهای دفاع هوایی، تأسیسات انرژی و مؤسسات امنیتی است. با این حال، ایران به جاسوسی سنتی بسنده نمیکند؛ بلکه تلاش میکند تا مأمورانی را در موقعیتهای حساس در مؤسسات اسرائیلی مستقر کند. شاید برجستهترین نمونه این نوع هدفگیری، مورد گونن سگو، وزیر انرژی سابق اسرائیل باشد که سالها قبل از افشای فعالیتهایش، اطلاعات حساسی را در اختیار تهران قرار میداد.
به گزارش الاخبار ایران به طور سیستماتیک مقامات ارشد نهادهای امنیتی و دولتی اسرائیل و همچنین اعضای خانواده آنها را هدف قرار میدهد. به گفته شیمی کوهن، محقق امنیت سایبری و نیر بار-یوسف، رئیس واحد سایبری در سیستم دیجیتال دولت اسرائیل، کمپین جذب و نفوذ ایران با هدف قرار دادن دقیق اهداف با ارزش بالا مشخص میشود. این کمپین بر «ایجاد روابط شخصی بلندمدت از طریق پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند واتساپ و تلگرام، استفاده از هویتهای جعلی که خود را به جای نهادهای رسمی جا میزنند، یا از طریق دعوت به کنفرانسها یا جلسات رسمی» متکی است.
با این حال، علیرغم تمام صحبتهایی که حاکی از انجام بسیاری از عملیاتها است، هنوز هیچ گزارش رسمی اسرائیلی وجود ندارد که حضور مأموران اسرائیلی را که برای ایران به شیوه و در سطح توصیف شده در بالا کار میکنند، تأیید کند. بین تشخیصهای «دقیق» که در رسانهها ظاهر میشود و فقدان اطلاعات رسمی، شکاف قابل توجهی وجود دارد که این سؤال را مطرح میکند: آیا به دلایل امنیتی یا سیاسی، عمداً از ارائه اطلاعات خودداری میشود تا از آسیب رساندن به افکار عمومی اسرائیل جلوگیری شود؟
در هر صورت، موارد امنیتی اخیر که به رسانههای عبری درز کرده است، از جمله مواردی از حفظ ارتباط اسرائیلیها با ایران حتی در زمان جنگ، به پدیدهای اشاره دارد که نیازمند اقدام فوری از سوی همه طرفهای ذیربط است، همانطور که گزارش اخیر روزنامه معاریو تأکید کرد. این گزارش بر لزوم بازدارندگی و پیشگیری برای جلوگیری از تکرار چنین «خیانتی» تأکید کرد. این روزنامه از دولت، سرویسهای امنیتی، دادستانی عمومی و قوه قضائیه خواست تا با این موارد نه به عنوان حوادث یا رویدادهای منفرد، بلکه به عنوان نشانههایی از ضعف در بازدارندگی داخلی برخورد کنند. این امر مستلزم اعمال مجازاتهای سختگیرانه برای ارسال پیامی واضح است: هرگونه همکاری با «دشمن دولت»، چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح، یک جرم امنیتی است که نمیتوان آن را تحمل کرد.
منابع امنیتی اسرائیل در واحد تحقیقات جنایی بینالمللی پلیس به معاریو تأیید کردند که تحقیقات در مورد پروندههایی که سرویسهای امنیتی، اسرائیلیهای دخیل در جاسوسی برای ایران را حتی در زمان جنگ شناسایی کردهاند، در حال افزایش است. انگیزه اصلی در بیشتر این موارد، مالی است – نتیجه وخامت اوضاع اقتصادی. همین منابع هشدار میدهند که اگر با مجازاتهای شدید، از جمله حبس ابد یا اعدام برای افشای اطلاعات در زمان جنگ، مواجه نشود، این روند میتواند بدتر شود.
طبق تحقیقات امنیتی اسرائیل، ایران در دو مسیر فعالیت میکند: اول مبتنی بر اطلاعات است که بر عکسبرداری از تأسیسات یا ردیابی افراد تکیه دارد؛ دوم اجتماعی-روانشناختی است که بر انتشار شعارها یا پیامهایی با هدف تفرقه در جامعه اسرائیل تمرکز دارد. این رویکرد اخیر، به عنوان مثال، با ایجاد گروههای تلگرامی که تظاهرات علیه نخست وزیر بنیامین نتانیاهو را تحریک میکنند، به اختلافات داخلی دامن میزنند و چهره رهبری را لکهدار میکنند، نشان داده میشود. این بخشی از یک استراتژی جنگ نرم است که برای تضعیف اعتماد داخلی به دولت، مقامات و نهادهای آن طراحی شده است. ایران همچنین از تبلیغات جعلی که به نظر میرسد از منابع اسرائیلی سرچشمه میگیرند، مانند تبلیغات استخدام برای مأمورانی که برای اسرائیل کار میکنند، استفاده میکند و تلاش میکند اسرائیلیها را فریب دهد و تلاشهای استخدامی خود را پنهان کند. علاوه بر این، تهران در پشت تأمین مالی برخی از اعتراضات قرار دارد و حتی محتوای برخی از بنرهایی را که توسط تظاهرکنندگان در خیابانها حمل میشود، دیکته میکند.
از زمان جنگ با ایران، مقامات اسرائیلی ۳۴ اسرائیلی را به همکاری با تهران متهم کردهاند که نشان میدهد جاسوسی به نمایندگی از ایران دیگر یک استثنا نیست، بلکه یک پدیده سیستماتیک و رو به رشد است. در حالی که پیش از این، به گفته منابع امنیتی اسرائیل، به عنوان “ماجراجوییهای فردی” تلقی میشد، اکنون به یک تهدید امنیتی مستقیم برای کشور تبدیل شده است. افراد استخدام شده از یک بخش خاص جامعه نیستند؛ آنها شامل پیر و جوان، عرب و یهودی، مهاجران یهودی جدید و دائمی و حتی اعضای سرویسهای امنیتی و پلیس میشوند. در مورد انگیزهها، سایر منابع امنیتی در معاریو تأیید میکنند که یک عامل مشترک وجود دارد: تمایل به کسب درآمد. استخدام اغلب از طریق رسانههای اجتماعی انجام میشود، جایی که استخدامکنندگان به عنوان زنان جوان یا افراد عادی ظاهر میشوند و مبالغ هنگفتی را برای کارهای سادهای مانند عکاسی از یک مکان یا نصب یک تابلو پیشنهاد میدهند. سپس این رابطه گسترش مییابد و شامل کارهای خطرناکتری میشود، که گاهی اوقات حتی شامل ارزیابی امکان انجام عملیات امنیتی نیز میشود.