اظهارات اخیر اسرائیل کاتص، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی، که در آن از «عملیات بدون محدودیت برای نابودی تونلها، حذف نیروهای حماس و خلع سلاح کامل نوار غزه» سخن گفته است، نشان میدهد تلآویو همچنان به دنبال تثبیت گفتمانی است که بتواند هرگونه حمله نظامی گسترده را تحت عنوان دفاع مشروع توجیه کند.
در حالی که ارتش رژیم صهیونیستی به صورت روزانه حملات پراکندهای را به نقاط مختلف نوار غزه و جنوب لبنان انجام میدهد، الگوی رفتاری و پیامهای سیاسی مقامات این رژیم حاکی از آن است که هدف واقعی نه صرفاً کنترل وضعیت فعلی، بلکه زمینهسازی برای موج جدیدی از حملات گستردهتر در دو جبهه جنوبی و شمالی است.
تأکید مکرر مقامات صهیونیستی بر موضوع «خلع سلاح» و «غیرنظامیسازی» غزه، که به شکل عملی و میدانی ناممکن به نظر میرسد، همان سناریویی است که سالهاست در قبال حزبالله لبنان نیز دنبال میشود؛ سناریویی که در واقع نه برای تحقق، بلکه برای تولید بهانههای حقوقی و تبلیغاتی به منظور حفظ برتری نظامی رژیم طراحی شده است.
بر اساس این الگو، حملات محدود کنونی به غزه و لبنان را میتوان بخشی از روند مشروعیتسازی تدریجی برای ورود به یک مرحله جدید از درگیری دانست؛ مرحلهای که هدف آن بازسازی قدرت بازدارندگی از دسترفته و اطمینان از تضعیف بلندمدت محور مقاومت است.
در مجموع، میتوان گفت رژیم صهیونیستی با طرح مطالباتی که تحقق آنها عملاً غیرممکن است، در حال آمادهسازی صحنه سیاسی و رسانهای برای توجیه حملهای گستردهتر است؛ حملهای که در ظاهر برای «خلع سلاح حماس و حزبالله» تعریف میشود، اما در واقع برای بازگرداندن اعتماد از دسترفته ارتش و بازسازی هیبت نظامی رژیم طراحی شده است.
