با مصوبه وزارت راه و شهرسازی و فشار استاندار مازندران ممنوعیت ساخت ساختمان بالای هشت طبقه در این استان لغو شده و راه را برای ساخت ساختمانها و برجهایی در حاشیهی دریای خزر باز میگذارد. انجام این اقدام بدون در نظر گرفتن تبعات زیستمحیطی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن یکی دیگر از اقدامات دولت است که راه سرمایهداران را برای تصاحب اموال عمومی باز میگذارد.
صنعت گردشگری در مازندران با توجه به مناظر و جاذبههای طبیعی خدادادی، صنعتی رو به رشد و نیازمند سرمایهگذاری است. تجربهی کشورهای موفق در این زمینه چون اسپانیا، ثابت میکند راز موفقیت این صنعت در حفظ محیطزیست و نگهداری از خط افق در این مناطق است. برای مثال اسپانیاییها ساخت ساختمانهای بلند در جزایر قناری که قطب گردشگری این کشور میباشند را محدود کردهاند. در همین زمینه شهرهای دیگری چون واشنگتن در ایالات متحده، سن پطرزبورگ در روسیه و کیوتو در ژاپن این محدودیتها را وضع کردهاند.
از دیگر سو، ساخت برجهای مسکونی در مناطق کم تراکمی چون نور باعث افزایش فشار جمعیت بر این مناطق شده و علاوه بر تخریب محیطزیست و منابع طبیعی بر اقتصاد بومی منطقه تاثیرات منفی قطعی خواهد گذاشت؛ کشاورزی بعنوان اصلیترین فعالیت اقتصادی در مازندران حتی درشرایط فعلی هم اوضاع خوبی ندارد. در چنین شرایطی پیشبینی نابودی کشاورزی در این منطقه اصلاً سخت نخواهد بود.
مجموع سطح زیر کشت دو استان شمالی به تنهایی از کشور اروپایی بلژیک بیشتر است اما بلژیکیها از همین مقدار زمین سالانه چیزی در حدود 6 میلیارد یورو درآمد کسب میکنند. میزانی که با سرمایهگذاری مناسب برای انتقال تکنولوژیهای جدید و بهروز این صنعت میتواند همزمان با کاهش فشار بر زمینهای زراعی میزان تولیدات کشاورزی در استانهای ما تکرار شود و به خودکفایی و امنیت غذایی کشور کمک شایانی نماید.
به نظر میرسد اعطای چنین مجوزهایی برای ساخت برجهای طویل سیاست افزایش فشار جمعیت بر مازندران را دنبال میکند سیاستی که وصول بدان امری کارشناسی نشده است و تبعات سنگین و پرهزینهای برای مجریان آن و مردم کشور خواهد داشت. مجریان چنین سیاستهایی تنها با بررسی تعطیلات آخر هفتهای میتوانند به اشباع بودن ظرفیت مازندران برای افزایش جمعیت پیببرند.
شرایط جغرافیایی، نبود زیرساختهای مواصلاتی درونی و محدودیتهای دسترسی از بیرون، بیشتر شدن تردد در این استان خزری را ناممکن میکند؛ طولانی شدن فرآیند ساخت آزادراه تهران_شمال خود گواهی بر این مدعاست که مازندران توان بارگذاری جمعیت بیشتر را ندارد.
همچنین باید توجه کرد که این استان علیرغم ویژگیهای منحصر به فرد طبیعی خود زیرساختهای مدیریت پسماند را ندارد و فشار جمعیت بیشتر مدیریت پسماند در این منطقه را با نابودی منابع طبیعی هممعنی خواهد کرد چرا که مدیران شهری راهی جز دپوی پسماند و تولید آلودگی بیشتر در آب و خاک این نواحی نخواهند داشت. امری که نتایج زیستمحیطی آن برای گونههای گیاهی و جانوری دامنهی جنوبی البرز، فاجعه بار خواهد بود.
در نگاه اول با توجه به میزان بارندگیها، به نظر میرسد این استان پرباران مشکلی از جهت تامین آب برای جمعیت بیشتر را ندارد اما نبود تکنولوژی تصفیه، پرجمعیتترین منطقهی حاشیهی دریای خزر را در معرض بحران آب شرب نیز قرارداده است؛ بحرانی که پاسخ به آن، نه با احداث سدهای بیشتر بر رودخانهها(شریان حیاتی این استان) بلکه با مطالعهی دقیق و علمیِ زیست بوم مازندران ممکن است.
ساخت برجهای بلندمرتبه در حاشیهی دریای خزر میتواند سرآغاز از بین رفتن هرآنچه مازندران را تبدیل به یک محیط زندگی مطلوب میکند باشد؛ خطری که در سایهی عدم توجه وزارت راه و شهرسازی و استانداریها بیشتر از هرزمان دیگری این سرمایهی طبیعی ایران را تهدید میکند.
وزارت راه و شهرسازی در حالی مجوزهای این چنینی را تسهیل میکند که نه تنها از تحویل مسکن کافی به بازار عاجز است بلکه حتی نمیتواند حداقل مسکن برای مستاجرین تامین کند و مستاجرین در فصل جابه جایی هر سال خانه به دوش هستند و از سقف روی سرشان هم اطمینان ندارند.
گزارش: محمدحسین پروهان
