
دیدار تاریخی محمد جولانی، رئیسجمهور سوریه، با دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده در کاخ سفید، در شرایطی برگزار میشود که نه محتوای مذاکرات علنی خواهد بود و نه حتی تحلیل مشخصی از موراد مورد مذاکره بدست آمده است. تنها چیزی که روشن است این نکته میباشد که، این دیدار در پشت درهای بسته انجام میشود و همزمان با آن، تحولات تازهای در پرونده سوریه در حال شکلگیری است؛ از جمله خروج رسمی نام جولانی از فهرست تروریستی وزارت خزانهداری آمریکا، تغییری که به گفته ناظران، صرفاً یک تصمیم حقوقی نیست بلکه بخشی از معاملهای سیاسی و راهبردی در سطح منطقه محسوب میشود.
منابع مطلع در پایتختهای غربی بر این باورند که گفتوگوهای واشنگتن و دمشق در این مقطع، تنها به مسائل نمادین یا تشریفاتی محدود نبوده و احتمالاً شامل مجموعهای از توافقات سیاسی، امنیتی و اقتصادی است که میتواند مسیر آینده سوریه را بهطور کامل بازتعریف کند. این دیدار، در واقع نخستین تماس مستقیم در سطح ریاستجمهوری میان دو کشور پس از چندین دهه انزوای دیپلماتیک سوریه محسوب میشود و همین امر، آن را به نقطه عطفی در معادلات خاورمیانه تبدیل کرده است.
جولانی که پس از کشمکش داخلی و کشتارهای خونین، اکنون توانسته است ساختاری به ظاهر سیاسی در دمشق ایجاد کند، از مدتها پیش در پی آن بود که از قالب چهرهای نظامی_تروریستی و امنیتی خارج شود و در قامت یک رهبر سیاسی مورد پذیرش جامعه جهانی ظاهر شود. خروج او از فهرست تروریستی آمریکا، اولین گام در این مسیر بود؛ اقدامی که بسیاری آن را مقدمهای برای آغاز گفتوگوهای گستردهتر با غرب، بهویژه ایالات متحده میدانند.
به نظر میرسد دیدار امروز وی با ترامپ، در همین چارچوب قابل تفسیر است. برخی منابع آمریکایی گفتهاند که هدف از این دیدار، بررسی امکان تعامل مالی مستقیم میان دولت جولانی و خزانهداری آمریکا برای دریافت وامهای بازسازی سوریه بوده است. اقتصاد سوریه، پس از یک دهه جنگ، در وضعیتی بحرانی قرار دارد و دولت دمشق بهدنبال منابع خارجی برای بازسازی زیرساختها و احیای چرخه تولید است. آمریکا نیز ظاهراً حاضر است در چارچوبی مشروط، امکان انتقال منابع مالی محدود را فراهم کند، البته بهشرط آنکه دمشق اصلاحاتی در نظام اداری و مالی خود انجام دهد و بخشی از نظارت بر فرآیند بازسازی را به نهادهای بینالمللی اعم از آمریکا واگذار کند.
اما این تنها محور گفتوگو نیست؛ برخی تحلیلگران باور دارند که گفتوگوهای کاخ سفید و دمشق در واقع ادامه همان روندی است که از چند ماه پیش با برداشته شدن تدریجی تحریمها علیه سوریه آغاز شد. واشنگتن در عمل طی هفتههای اخیر محدودیتهایی را که مانع از واردات کالاهای بشردوستانه و تجهیزات غیرنظامی به سوریه بود، کاهش داده و از کانالهایی، اجازه فعالیت بانکهای منطقهای در مبادلات محدود با دمشق را صادر کرده است. این روند نشان میدهد که ایالات متحده قصد دارد بهصورت مرحلهای سوریه را از دایره انزوا خارج کرده و بهتدریج به اقتصاد جهانی بازگرداند، البته در چارچوبی که کنترل کامل آن در دست واشنگتن باقی بماند.
در این میان، یکی از بحثبرانگیزترین محورهای احتمالی مذاکرات، پیوستن سوریه به ائتلاف امنیتی بینالمللی علیه تروریست است. آمریکا در حال حاضر بهدنبال تقویت این ائتلاف است و تمایل دارد کشورهای بیشتری را در آن مشارکت دهد تا به ظاهر چهرهای فراگیر و جهانی به آن ببخشد. دعوت از دمشق برای پیوستن به این سازوکار، اگرچه در ظاهر بهمنزله بازگشت سوریه به جامعه بینالمللی تعبیر میشود، اما در عمل میتواند به ابزاری برای تثبیت حضور نظامی آمریکا در خاک سوریه تبدیل شود. یکی از پیشنهادهای ارائهشده به جولانی، تأسیس یک پایگاه هوایی پیشرفته آمریکا در حومه دمشق بوده است؛ پایگاهی که بهزعم واشنگتن قرار است مرکز عملیات مشترک ضد داعش باشد اما واقعیت این است که چنین تاسیساتی عملاً امکان نظارت دائمی آمریکا بر تحرکات نظامی در سوریه و حتی در مرزهای لبنان و عراق را فراهم میکند.
پیشنهاد تأسیس این پایگاه، واکنشهای متفاوتی را در درون ساختار قدرت سوریه برانگیخته است. برخی مشاوران جولانی آن را فرصت میدانند تا با حضور محدود نیروهای آمریکایی، نوعی تضمین امنیتی در برابر حملات خارجی و بازدارندگی منطقهای ایجاد شود. اما مخالفان داخلی، بهویژه در استان سویدا و مناطق جنوبی، این اقدام را بهمنزله نقض حاکمیت ملی و گامی خطرناک در مسیر وابستگی کامل به غرب میدانند. آنان هشدار دادهاند که چنین توافقی میتواند به موج جدیدی از اعتراضات و درگیریها در داخل کشور منجر شود.
در واقع، جولانی در داخل سوریه با یک بدنه اجتماعی مخالف روبهرو است که طی ماههای گذشته بارها علیه سیاستهای دولت مرکزی دست به تجمع و حتی درگیری مسلحانه زدهاند. این جریان مخالف، عمدتاً از قبایل و گروههای محلی تشکیل شده که از تمرکز بیش از حد قدرت در دمشق ناراضیاند. اگر توافق جولانی و آمریکا شامل حضور نظامی دائمی نیروهای غربی باشد، احتمال دارد این نارضایتی به مرحله جدیدی از مقاومت مدنی یا حتی شورشهای پراکنده منتهی شود.
از سوی دیگر، در سطح منطقهای نیز این دیدار نگرانیهایی را برانگیخته است. متحدان سنتی دمشق، از جمله مسکو، از تغییر جهت احتمالی سیاست خارجی سوریه بیمناکاند. حضور مستقیم آمریکا در قلب سوریه نه تنها توازن نظامی موجود را برهم میزند بلکه میتواند روند بازسازی سیاسی و امنیتی این کشور را سرعت ببخشد که باعث تهدید محور مقاومت خواهد بود. با این حال، واشنگتن این حضور را «پوشش امنیتی» برای جلوگیری از بازگشت داعش معرفی کرده است، در حالی که بسیاری از ناظران آن را تلاشی برای مهار نفوذ ایران و کنترل مسیرهای ارتباطی محور مقاومت در منطقه میدانند.
همزمان، زمزمههایی نیز درباره پیوستن احتمالی سوریه به روند عادیسازی روابط موسوم به پیمان ابراهیم شنیده میشود. پس از پیوستن قزاقستان و چند کشور دیگر به این چارچوب، دولت آمریکا تلاش دارد از هر فرصت برای گسترش این پیمان استفاده کند. اگرچه دمشق هنوز هیچ موضع رسمی در این باره اعلام نکرده، اما برخی منابع دیپلماتیک میگویند این مسئله احتمالا در دستور کار گفتوگوهای جولانی و ترامپ خواهد بود. چنین تصمیمی در صورت تحقق، میتواند چهره سیاسی خاورمیانه را دگرگون کند و جایگاه سوریه را از کشوری منزوی به کشوری محور در روند جدید منطقهای تغییر دهد؛ هرچند با هزینهای سنگین در عرصه مشروعیت داخلی و روابط با متحدان قدیمی.
بهنظر میرسد که دیدار اخیر نه یک اتفاق مقطعی بلکه بخشی از راهبرد بلندمدت آمریکا برای بازتعریف معادلات خاورمیانه پس از جنگ غزه و اوکراین است. واشنگتن در تلاش است تا با کاهش هزینههای مستقیم نظامی خود و اتکا به ساختارهای محلی، نفوذش را حفظ کند. در این معادله، سوریه میتواند به یکی از محورهای جدید نظم منطقهای تبدیل شود؛ کشوری که تحت رهبری جولانی، آماده تعامل مشروط با غرب است، اما در عین حال میخواهد استقلال ظاهری خود را نیز حفظ کند و اهرمی جهت اعمال سیاستهای آمریکا در منطقه باشد.
با این حال، تردیدی نیست که مسیر پیشروی سوریه پیچیده و پرچالش خواهد بود. جولانی برای اجرای هرگونه توافق با واشنگتن ناچار است میان فشارهای داخلی، تهدیدهای منطقهای و خواستههای متناقض بازیگران بینالمللی تعادل ایجاد کند. تجربه سالهای گذشته نشان داده است که هرگونه حضور نظامی خارجی در خاک سوریه، دیر یا زود به مقاومت مردمی و تشدید تنشهای داخلی منجر میشود.
در مجموع، دیدار جولانی و ترامپ را باید نه صرفاً یک رویداد دیپلماتیک، بلکه آغاز مرحلهای جدید در مهندسی سیاسی سوریه و تلاش برای بازتعریف جایگاه آن در نظم امنیتی خاورمیانه دانست. اگرچه خروج نام جولانی از فهرست تروریستی آمریکا نشانهای از تعدیل و تطمیع در سیاست واشنگتن است، اما همزمان، بذرهای ناپایداری تازهای را نیز در داخل سوریه میکارد؛ بذرهایی که میتواند در آینده نزدیک به چالشهای امنیتی و اجتماعی جدیدی برای دولت جولانی تبدیل شود.