رژیم صهیونیستی پس از ترور شهید طباطبائی نشان داد عزمش برای فشار نظامی بر حزب الله در صورت خلع سلاح نشدن آن جدی است
به نظر میرسد رهبران رژیم اسرائیل با اتکا به موفقیت عملیات اخیر خود در ترور ابوعلی الطباطبایی، در موضعی تهاجمی قرار گرفتهاند. آنان این اقدام را ضربهای جدی به حزبالله قلمداد کرده و بر این باورند که میتوانند دولت لبنان را تحت فشار بیشتری قرار دهند تا به خلع سلاح حزبالله، حتی از طریق زور، تن دهد.
در فضای داخلی اسرائیل، رسانهها و مراکز تحلیلی با انتشار گزارشهای متعدد، بر آمادگی این رژیم برای «دور جدیدی از درگیری» مشابه سال گذشته تأکید میکنند. به نظر میرسد جنگ روانی و عملیات نظامی به موازات یکدیگر در حال پیشروی هستند.
مرکز مطالعاتی «آلما» با انتشار فهرستی از چهرههای سیاسی، نظامی و امنیتی حزبالله که ادعا میشود اکنون در ردههای رهبری قرار دارند، بر این موضوع صحه گذاشته است. نام و عکس شهید طباطبایی نیز در صدر این فهرست قرار داشت. همزمان، روایت جدیدی در رسانههای اسرائیلی مبنی بر «بازسازی قابلیتهای رزمی از دسترفته حزبالله» در حال ترویج است. این روایت، دستاوردهای ادعایی اسرائیل در جنگ گذشته را زیر سؤال برده و لزوم درگیری جدید را توجیه میکند.
در عرصه عملی، ارتش اسرائیل به حملات خود در خاک لبنان ادامه داده و افرادی که در عملیات بازسازی زیرساختها مشارکت دارند را هدف قرار میدهد. این اقدامات، که با هدف مختل کردن روند بازسازی و افزایش فشار بر غیرنظامیان انجام میشود، با ممانعت از بازگشت ساکنان مرزی به خانههایشان و تحمیل پروسههای اداری پیچیده برای هرگونه فعالیت بازسازی همراه شده است.
اسرائیل برای تبیین مواضع خود، از تحلیلگران امنیتی و نظامی سرشناسی بهره میگیرد تا پیامهای خود را به «طرفهای ذیربط» برساند. آموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی، ترور مذکور را «پیامی به حزبالله، دولت لبنان و همه دشمنان اسرائیل» توصیف کرد و گفت: «دکترین امنیتی ما تغییر کرده و ما اجازه ایجاد یک ارتش تروریستی در مرزهای خود را نخواهیم داد.»
تامیر هیمن، رئیس بعدی اطلاعات نظامی، این عمل را یک «سیگنال تند» به دولت لبنان خواند و هشدار داد که اگر حزبالله خلع سلاح نشود، اسرائیل به تشدید تنش ادامه خواهد داد. وی افزود که واشنگتن «پسزمینه فکری اسرائیل را درک میکند» و معتقد است بدون فشار نظامی، دولت لبنان توافق آتشبس را اجرا نخواهد کرد.
ران بنیشای، روزنامهنگار نزدیک به تشکیلات نظامی، دلیل این ترور را «نظارت اطلاعاتی بر سرعت بازسازی توانمندیهای حزبالله» و تضاد آن با اصل جدید «پیشگیری» در امنیت ملی اسرائیل عنوان کرد. به گفته وی، هدف از این اقدام، «تضعیف سیستماتیک قدرت نظامی حزبالله و آسیب زدن به سلسله مراتب فرماندهی آن» بوده است.
تحلیلهای مذکور حاکی از آن است که اسرائیل خود را برای یک درگیری دیگر آماده میکند و با بهرهگیری از یک جنگ روانی گسترده و عملیات نظامی حسابشده، در پی ایجاد شرایطی است که یا به خلع سلاح حزبالله بینجامد، یا بهانهای برای آغاز دور تازهای از جنگ همهجانبه فراهم کند. پیام اصلی این تحلیلها این است: اسرائیل به سیاست مهار پایان داده و هرگونه واکنش حزبالله با پاسخی به مراتب بزرگتر و نامتناسب روبرو خواهد شد.