
بر اساس تازهترین نظرسنجی منتشرشده توسط Chicago Council on Global Affairs (تابستان ۲۰۲۵)، نگرانی نسبت به تضعیف دموکراسی در ایالات متحده اکنون در رأس دغدغههای بخش مهمی از جامعه آمریکایی قرار گرفته است. در این نظرخواهی، ۶۵٪ از شرکتکنندگان گفتهاند که «تضعیف دموکراسی» را طی ده سال آینده بهعنوان یکی از تهدیدات حیاتی برای منافع آمریکا میبینند.
با این حال دیدگاهها بر اساس گرایش حزبی متفاوت است: اکثریت اعضای حزب راستگرای جمهوریخواه امروز نگرانی کمتری نسبت به این مسأله دارند (۴۹٪ آنها دموکراسی شکننده را تهدیدی حیاتی میدانند)، در حالی که بین اعضای حزب دموکرات این نگرانی بهشدت بالاست (۸۲٪). در میان مستقلها نیز ۶۳٪ نگران تضعیف دموکراسی هستند.
با وجود این تردید و نگرانی از افول دموکراتیک، بخش قابلتوجهی از آمریکاییها همچنان نظام دموکراسی را به همه نظامهای حکومتی ترجیح میدهند: در مجموع ۷۳٪ گفتهاند که دموکراسی را بر هر نوع حکومت دیگری ترجیح میدهند. با این حال حدود ۱۵٪ گفتهاند که در شرایطی حکومت غیردموکراتیک میتواند بهتر باشد، و ۱۰٪ هم گفتهاند «برایشان تفاوتی ندارد».
مطالعه اخیر همچنین روندی را نشان میدهد که از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ در نگرش نسبت به دموکراسی تغییراتی معنادار رخ داده است؛ در آن سال دو جناح عمده سیاسی — جمهوریخواهان و دموکراتها — تقریباً با هم موافق بودند که دموکراسی نزولی یکی از خطرات اصلی است؛ اما اکنون شکاف حزبی در این زمینه به ۳۳ واحد درصد رسیده است. یعنی نگرانی درباره دموکراسی دیگر یک موضوع همگانی نیست، بلکه به یکی از شاخصههای قطببندی سیاسی بدل شده است.
بهطور کلی، این دادهها تصویر نگرانکنندهای از وضعیت کنونی آمریکا ارایه میدهد؛ در حالی که بخش معناداری از جامعه آرزومند حفظ دموکراسی است، همزمان احساس میکند این نظام در خطر جدی است. از سوی دیگر، کاهش همبستگی سیاسی درباره اهمیت دموکراسی میتواند زمینهساز نزاع و بحران مشروعیت داخلی شود؛ وقتی بخشی از جامعه بدیلهای اقتدارگرایانه را قبول دارد یا دستکم آن را بیاهمیت میداند، جامعه در برابر موجی از فشار برای کاهش آزادیها یا تمرکز قدرت آسیبپذیر میشود.
در چنین شرایطی، عملکرد نهادهای کلیدی — قوه قضاییه، رسانهها، انتخابات و آزادیهای مدنی — اهمیت تعیینکنندهای مییابد. اگر مقامات حاکم ایالات متحده نادیده بگیرند تمایل عمومی به دموکراسی و ترس از افول آن را، خطر ایجاد شکافهای عمیقتر اجتماعی و بیاعتمادی گستردهتر وجود دارد.