
با افزایش فشارهای آمریکا بر ونزوئلا، سیاست دولت ترامپ در کارائیب بهگونهای پیش میرود که هدف اصلی آن همچنان در ابهام فرو رفته است. در حالی که واشنگتن بهصورت رسمی عملیات حاضر را «مبارزه با قاچاق مواد مخدر» معرفی میکند، گزارشهای منتشرشده از سوی رسانههای خارجی نمایانگر آن است که تمرکز اصلی ترامپ در پشت درهای بسته معطوف به سرنوشت نیکلاس مادورو و تسلط بر منابع عظیم نفتی ونزوئلاست. دستیاران رئیسجمهور آمریکا میگویند او طی روزهای اخیر بارها سناریوهای گوناگون از عملیات ویژه گرفته تا حمله مستقیم را مورد بررسی قرار داده است، اما زمانی که از وی در هواپیمای نیروی هوایی در مورد تصمیمگیری پرسیده شد، تنها به این جمله بسنده کرد که «تقریباً تصمیمم را گرفتهام» و مدعی شده است که عملیات فعلی در زمینه جلوگیری از ورود مواد مخدر به ونزوئلا پیشرفت زیادی کرده است؛ ادعایی که تاکنون هیچ مدرک مشخصی برای آن ارائه نشده است. بسیاری از تحلیلگران این رفتار را بازگشت به سبک قدیمی «دیپلماسی قایقهای توپدار» میدانند؛ شیوهای که با هدف ارعاب و فشار سیاسی برای تغییر رفتار یا تغییر حکومت به کار گرفته میشود.
آمریکا در قالب عملیاتی که «نیزه جنوبی» نام گرفته، حضور نظامی بیسابقهای را در منطقه مستقر کرده است. ناو هواپیمابر فورد با بیش از ۷۵ فروند هواپیما، ۱۵ هزار سرباز، پرواز بمبافکنهای B-52 و B-1 در نزدیکی آسمان ونزوئلا و مانورهای مشترک یگانهای ویژه هوایی بخشی از این آرایش نظامی گسترده است؛ در حالی که اهداف مورد حمله عمدتاً قایقهای کوچک بودهاند و بنا بر گزارشها حدود ۸۰ کشته برجای گذاشتهاند، بدون اینکه ارتباطی میان این اهداف و مسیرهای اصلی قاچاق مواد مخدر اثبات شده باشد. اتفاقاً همین مسأله موجب نگرانی همپیمانان آمریکا شدهاست؛ زیرا مسیرهای اصلی قاچاق در مکزیک همچنان دست نخورده باقی ماندهاند، اما قدرت آتش عظیم آمریکا به سمت قایقهای کوچک در کارائیب نشانه رفته است.
در این میان، دولت ترامپ تلاش میکند با بازتعریف قاچاقچیان به عنوان تروریست، مبنای حقوقی گستردهتری برای مداخله نظامی ایجاد کند. پاتریک دودی، سفیر سابق آمریکا در ونزوئلا هشدار داده است که اگر ترامپ مادورو را «رهبر یک کارتل» تلقی کند، مرز میان عملیات ضدمواد مخدر و پروژه تغییر رژیم بهطور کامل محو میشود و خطر ورود آمریکا به یک چرخه جدید از بیثباتسازی منطقهای افزایش مییابد. در نتیجه، مجموعه تحرکات اخیر آمریکا نشان میدهد که هدف واقعی بیش از آنکه مقابله با قاچاق باشد، اعمال فشار سیاسی و ایجاد زمینهای بالقوه برای دگرگونی ساختار قدرت در کاراکاس است؛ روندی که هم ابهام نسبت به ماهیت عملیات را افزایش داده و هم باعث نگرانی متحدان درباره احتمال نقض قوانین بینالمللی شده است.